قلعه نی

قلعه نی

تاریخ وفرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قلعه نی (توابع خراسان رضوی شهرستان زاوه )
قلعه نی

قلعه نی

تاریخ وفرهنگ و آداب و رسوم و جلوه های طبیعی و آخرین اخبار دهستان قلعه نی (توابع خراسان رضوی شهرستان زاوه )

قلعه نی چله وشب یلدا

  قلعه نی با سابقه چند صد سالۀ تاریخی ازغنای فرهنگی ایرانی مخصوص به خودش برخورداراست  

پرداختن به سنت ها وآداب وروسوم بجای مانده ازگذشتگان قلعه نی  نیازمند وقت وحوصلۀ فراوانی است که ازعهدۀ یک فرد ِ دست ِ تنهایی همچون بنده خارج است واین مهم همت فرهیختگان وفرهنگ دوستان قلعه نی زاده های عزیز را می طلبد ، وما درحد بضاعت ناچیزمان شروع به نگارش کرده ایم باشد که باکمک وهمت هم ولایتی های عزیزمان زیاده گردد .  

چله  :

چله دردرلغت به مجموعه ای چهل تایی ودراصطلاح  ایرانیان به  آغازین شب زمستان  که شب اول دیماه است  

گفته می شود که امروزیها به آن یلدا (طولانی ترین شب سال )میگویند . ودرفرهنگ عامۀ قدیمی ترهای  قلعه نی  به مجموعۀ ایامی گفته می شد که خانواده را می چلاند وتمام ذخیره واندوخته اش دراین ایام تمام می شد. 

ومعمولا ایرانی هااولین شب چله را دورهم جمع شده وتا پاسی ازشب را به میوه  وآجیل خوری وخاطره وقصه گویی می گذرانند.

هرقومی درایران آداب ورسوم مخصوص به خودش را برای شب چله داشته ودارد . 

مردمان شریف وزحمتکش وبافرهنگ  قلعه نی هم  ازقدیم الایام این شب را با آداب ورسوم مخصوص به خودشان گرامی   داشته اند . 

چله درقلعه نی  به چله بزرگ وکوچک  شناخته می شود. 

چلۀ بزرگ  40روزاست که ازاول دیماه شروع وتادهم بهمن ادامه می یابد . 

چله کوچک 20 روز است که از11بهمن شروع وبا پایان بهمن خاتمه می یابد.  

ازاول اسفند تا فروردین را ماه نوروز محسوب می نمودند . 

ازآنجایی که درقدیم امکانات  امروزی اعم ازگرمایشی وراههای ارتباطی نبوده است  ، باید مردم تمهیدات لازم را برای آذوقه خود ودامهایشان وهمچنین گرمایش  تدارک می دیدند، درواقع ازماهها قبل خود را برای  چله آماده می نمودند وهرکس برای بقای خود ودامهایش متکی به ذخیره ای بود که تدارک دیده بود . 

آنروزها برق وگازنبود ومردم برای گرمایش ازهیزم وبرای روشنایی ازروغن چراغ وبعدها ازنفت استفاده می نمودند .  

هیزم ها را آتش کرده ودرگودالی که درکف اطاق حفرنموده بودند می ریختند وبالای آن چهارپایه ای مکعبی شکل بنام کرسی می گذاشتند وروی کرسی را با لحافی بزرگ می پوشاندند به گونه ای که موقع نشستن فقط امکان گرم شدن پاها وپایین تنه وموقع خواب می توانستند تا گردن را زیرلحاف کنند  واعضای خانواده گرداگردِآن می نشستند وتمام زمستان را برای نشستن وخوابیدن ازآن استفاده می نمودند . 

برای روشنایی هم چراغهایی بود که درقسمت انتهایی آن مخزنی بود که پراز نفت یا روغن می شد وبوسیله فتیله ای پنبه ای درقسمت فوقانی روشن می شد که دونوع کاربرد داشت  یکی چراغهایی که برای روشن کردن اطاق نشیمن استفاده می شد که  معمولا جای ثابتی داشت که به پیه سوز ولامپا وگردسوز وچراغ توری معروف بودند وچراغهایی که برای تردد استفاده می شد که به چراغ موشیک وچراغ آینه معروف بودند .

مردان  پس ازکشت پاییزی که آنزمان تریاک (قبل از1320)واواخرکه منحصردرگندم وجو بود تمام همت خودرا صرف جمع آوری وذخیره هیزم  وعلوفه می نمودند . 

آنانی که متمکن بودند ازشاخه های درختان باغ وغیرمتمکنین  با طی نمودن فرسنگ ها  راه به کوههای مجاوررفته وهیمه ای بنام سوسن را که آتش ماندگاری داشت را جمع آوری وذخیره می نمودند . 

وازآنجایی که برق نبود امکان فریز نمودن غذا وجود نداشت ولذا باید برای جلوگیری ازفساد مواد غذایی  تدابیری اندیشیده می شد که این مهم به عهده زن  ودرواقع مادرخانواده بود. 

هرخانواده ای درحد بضاعت خو د مواد غذایی مورد نیازش را برای چله ذخیره می نمود .  

ذخیره های چله عبارت بودند از 

حبوبات وغلات  که درکندو هایی ساخته شده ازگل رُس نگهداری می شد تااز شرحشرات وجوندگان خصوصا موش محافظت شود.   

شیره جات : شیرۀ انگوروتوت  که درکوزه هایی سفالی نگهداری می شد.

خشکبار : که عبارت بودند ازکیشته (برگه زرد آلو وهلو ) ، کشمش  که معروفترین آن گِلّه (مویز) ، تخمه کدو وآفتابگردان وهندوانه وخربزه (که به آن دَنَه می گفتند)،عناب ، سنجد ، گردو ، بادام ،آلوچه  وازهمه مهمتر پوختوک (لبوی خشک شده ) و.......  

میوه جات  : هندوانه وخربزه ای مخصوص  که به طاقو معروف  ومخصوص شب چله ومحصول خودشان بود . البته بعضی متمکنین پرتقال وانارداشتند که آن را ازقبل خریداری می نمودند .

لبنیات : ماست خیکی (ماست ها را میزدند وپس از جدا سازی کره  دوغ آن را در پوست های گوسفندان می ریختند وپس از چند روزی که آبش خارج می شد درپوست هایی مویی که درواقع پوست بز بود ریخته وازسقف خانه های چوبی آویزان می نمودند تاخشک شود ) روغن زرد گاوی وگوسفندی  , کشک خشک که به آن قوروت میگفتند .  

بلغورشیر : بلغورگندم را با شیر وادویه جات مخلوط کرده و جوشانده ودم کرده آنرادرآفتاب پهن کرده و خشک می نمودند ودرزمستان یکی از غذاهای  آماده را تشکیل می داد به اینصورت که یک مشت از بلغورشیرخشک شده را درقابلمه ای آب می ریختند وپس از دقایقی جوشاندن  می خوردند که غذایی بسیارخوشمزه ومقوی می نمود .

پروتئین : که غالبا گوشت گوسفند بود و هرخانواده ای  ازگوسفندی که  قبلا برای این منظور پرورده بود که دراصطلاح محلی به آن پروار میگفتند تهیه وتدارک دیده می شد که معمو لا این پروار درروز قبل ازچله ذبح می شد وفامیل را دعوت  به شام ِپروارکُشی می نمودند که  به آن دلبند (جگر) خوران می گفتند  ولی چون برق نبود وامکان فریز وجودنداشت  باقیماندۀ گوشت گوسفند باتدابیرخاصی توسط خانم ها  باید برای مصرف پروتئین زمستان خانواده ذخیره می شد . 

به هرحال شب چله با همۀ کش وقوس ها وتدارکاتی که برایش دیده شده بود فرا می رسید ، کوچکترها گردِ شمع وجود بزرگترها حلقه زده  وزیرکرسی جمعی گرم وصمیمی را بوجود می آوردند . 

مادربزرگ با اندوختۀ  گِله وکیشمیش وکیشته  وپوختوکی که ازقبل تدارک دیده است  ازمهمانانش پذیرایی می نماید و پدربزرگ مشغول شاهنامه ورستم نامه خوانی است .  

ناگفته نماند که دردوران صفویه قاجاروپهلوی اول با سواد ها یی که قادربه خواندن باشند انگشت شمار بودند وبالطبع شاهنامه ورستم نامه خوانها معدود ومعروف بودند که غالبا اغنیا وثرتمندان را تشکیل می دادند که ازآنها می توان به مرحومین حاجی محمد حسن شجاعی وحاجی عبدالحسین دعواتی وحاجی خدابخش ایل بیگی وحاج عباسعلی محمدی وکربلایی قربان کیوانی  وکربلایی تقی آخوند زاده وحاج قاسم ناصری وحاج ابراهیم طلوعی می توان اشاره نمودکه مرحوم کربلایی تقی  درقصه گویی وداستان پردازی  زبانزد وشهرۀ اهل زمان خودش بوده است  به گونه ای که معاصرینش نقل می کنند که شب های چله با دختربرادرش که کربلایی کوکب (مادر حاج محمد اسحاق زاده )بوده ازاول شب تا صبح مسایقه قصه گویی (شبیه مسابقات شعرخوانی امروز)می گذاشته اند وعلیرغم نقل قصه های فراوان هیچ کدام قادر به شکست دیگری نمی شده اند .

ادامه دارد  

تابعد که با نظرات  قلعه نی زاده های خوش ذوق وفرهیخته زیاده وتکمیل گردد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد